P: :) ;)

P: :) ;)

P: :) ;)

P: :) ;)

http://namakstan.ir

ملت یه جوری واسه امتحانا دارن درس میخونن

که انگار نه انگار عاقبت هممون خاکه …



کاش یکی بود صدای پسرا رو تو 16 سالگی ضبط میکرد

تا به قیافه ما دخترا تو 16 سالگی گیر ندن

حالا چشای پف کرده و دماغ بادنجونی

و ریش و سیبیل کچلک زدشون پیشکش



پسره ﺍﮔﻪ یه ﮐﭙﯽ ﺍﺯ ﻗﯿﺎﻓﺸﻮ ﺑﺒﺮﻩ ﺑﺎﻧﮏ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ

ﺑﻬﺶ ﻭﺍﻡ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺗﻌﻠﻖ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ

ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ :

ﭼﺸﺎﺗﻮ ﺑﺒﻨﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻦ ، ﻣــــــــــﺎﻫﺘﻮ ﺩﯾﺪﯼ؟

یعنی کاکتوس اعتماد به نفس اینو داشت

سالی سه بار هلو میداد




مورد داشتیم تیمشون میخاسته نیمه نهایی جبران کنه

یک چهارم نهایی حذف شده

مدیونید اگه فکر کنید استقلالو میگما




سگه قند حیف نون رو میخوره

حیف نون میگه : چخه ، سگه پاچشو میگیره

حیف نون میترسه میگه :

به ارواح بابام واسه قند نیست ، دندونات خراب میشه گلم




خواهی نشوی رسواآشنا دیدی بلاکش کن




منی که شبا تا صبح بیدارم و تا لنگ ظهر میخوابم

بیکار نیستم

بیمار هم نیستم

فقط بدنم با ساعت خارج تنظیم شده




MISS.Rاین فضانورده کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اگه گفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چقدم شبیهن واقعا ناندو توهم میشناسیش






چرا واقعا هاااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟MISS.R؟چراااااااااااااا؟




miss.Rجان احیانا تو رو یاد هیچکی نمیندازن؟

وقتی نگاش میکنم بشدت احساس میکنم اونا منمخ خ خ خ خ خmiss.R تو چه طور؟؟؟؟؟؟؟؟


اینم اپدیت واس ناندو جان این مدت که نیومدم سرم شلوغ بود ولی این هفته کلا حالشو ببرین


دختر امروزی برفی



شما کدومین؟


نتیجه سال ها تفکر


به احتمال زیاد همشون داداش منن


اگه فهمیدین این چیه؟






http://www.persian-joke.com

زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت. شوهرش را در حالی که توی آشپزخانه نشسته بود و به دیوار زل زده بود و در فکری عمیق فرو رفته بود و اشک‌هایش را پاک می‌‌کرد و فنجانی قهوه‌ می‌‌نوشید پیدا کرددر حالی‌ که داخل آشپزخانه می‌‌شد پرسید: چی‌ شده عزیزم این موقع شب اینجا نشستی؟!شوهرش نگاهش را از دیوار برداشت و گفت: هیچی‌ فقط اون وقتها رو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات کرده بودیم ، یادته…؟!زن که حسابی‌ تحت تاثیر قرار گرفته بود، چشم‌هایش پر از اشک شد و گفت : آره یادمهشوهرش ادامه داد : یادته پدرت که فکر می کردیم مسافرته ما رو توی اتاقت غافلگیر کرد؟!زن در حالی‌ که روی صندلی‌ کنار شوهرش می نشست گفت : آره یادمه، انگار دیروز بود!مرد بغضش را قورت داد و ادامه داد : یادته پدرت تفنگ رو به سمت من نشونه گرفت و گفت: یا با دختر من ازدواج میکنی‌ یا ۲۰ سال می‌‌فرستمت زندان آب خنک بخوری ؟!زن گفت : آره عزیزم اون هم یادمه و یک ساعت بعدش که رفتیم محضر و…!مرد نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد و گفت: اگه رفته بودم زندان امروز آزاد می شدم



مادر مسعود برای دیدن پسرش مسعود به محل دیدن او یعنی لندن آمده بود. او در آنجا متوجه شد که پسرش با یک هم اتاقی دختر به نام ویکی زندگی می کند. کاری از دست خانم حمیدی برنمی آمد و از طرفی هم اتاقی مسعود هم خیلی خوشگل بود. و به رابطه ی میان آن دو ظنین شده بود و این موضوع باعث کنجکاوی بیشتر او می شد. مسعود که فکر مادرش را خوانده بود گفت : من میدانم که شما چه فکری می کنید ، اما من به شما اطمینان می دهم که من و ویکی فقط هم اتاقی هستیم.

حدود یک هفته بعد ویکی پیش مسعود آمد و گفت : از وقتی که مادرت از اینجا رفته قندان نقره ای من گم شده ، تو فکر نمی کنی که مادرت این قندان را برداشته باشد؟
خب من شک دارم ، ما برای اطمینان بیشتر به او ایمیل خواهم زد.
او در ایمیل خود چنین نوشت : “مادر عزیزم ، من نمی گم که شما قندان را از خانه من برداشتید ، و در ضمن نمی گم که شما آن را برنداشتید. اما در هر صورت واقعیت این است که قندان از وقتی که شما به تهران برگشتید گم شده است با عشق مسعود”

روز بعد مسعود یک ایمیل به این مضمون از مادرش دریافت کرد:
پسر عزیزم ، من نمی گم تو با ویکی رابطه داری! و در ضمن نمی گم که تو باهاش رابطه نداری. اما واقعیت این است که اگر او در رختخواب خودش می خوابید ، حتما تا الان قندان را پیدا کرده بود. با عشق مامان
.




چهار تا دوست که ۳۰ سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون…اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی سریع پیشرفت کرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شرکت بزرگ استخدام شد و پله های ترقی رو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس شرکت. پسرم انقدر پولدار شده که حتی برای تولد بهترین دوستش یه مرسدس بنز بهش هدیه داد.دومی: جالبه. پسر من هم مایهء افتخار و سرفرازی منه. توی یه شرکت هواپیمایی مشغول به کار شد و بعد دورهء خلبانی گذروند و سهامدار شرکت شد و الان اکثر سهام اون شرکت رو تصاحب کرده. پسرم اونقدر پولدار شد که برای تولد صمیمی ترین دوستش یه هواپیمای خصوصی بهش هدیه داد.سومی: خیلی خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده. اون توی بهترین دانشگاههای جهان درس خوند و یه مهندس فوق العاده شد. الان یه شرکت ساختمانی بزرگ برای خودش تاسیس کرده و میلیونر شده. پسرم اونقدر وضعش خوبه که برای تولد بهترین دوستش یه ویلای ۳۰۰۰ متری بهش هدیه داد.هر سه تا دوست داشتند به همدیگه تبریک می گفتند که دوست چهارم برگشت سر میز و پرسید این تبریکات به خاطر چیه؟ سه تای دیگه گفتند: ما در مورد پسرهامون که باعث غرور و سربلندی ما شدن صحبت کردیم. راستی تو در مورد فرزندت چی داری تعریف کنی؟چهارمی گفت: دختر من رقاص کاباره شده و شبها با دوستاش توی یه کلوپ مخصوص کار میکنه. سه تای دیگه گفتند: اوه! مایهء خجالته! چه افتضاحی! دوست چهارم گفت: نه. من ازش ناراضی نیستم. اون دختر منه و من دوستش دارم. در ضمن زندگی بدی هم نداره. اتفاقا” همین دو هفته پیش به مناسبت تولدش از سه تا از صمیمی ترین دوست پسراش یه مرسدس بنز و یه هواپیمای خصوصی و یه ویلای ۳۰۰۰ متری هدیه گرفت.


خخخخخخخ خخخخخخخ

نظر فراموش نشه


خیلی حال کردم ادرس اصلی وبسایتش تو ادامه مطلبه


پشه

چند وقت پیش یه شب ، داشتم میخوابیدم که یهو یه پشه اومد صاف نشست


نوک دماغم !

یه نیگا بهش انداختمو گفتم : سلام

گفت : علیک ..

گفتم : چیه؟

گفت: میخوام نیشت بزنم

گفتم : بیخیال ... این دفه رو کوتا بیا

گفت: تو بمیری راه نداره . گشنمه .

گفتم : الان میتونم با مشتم لهت کنم .

گفت : خودتم میدونی که تا بیای بزنی جا خالی دادمو مشتت

میخوره وسط دماغت !....



به نظر حرفش منطقی میومد !

گفتم : خیلی پستی

..ی دفه آهی بلند از ته دلش کشید و ساکت شد ...

گفتم چی شد؟؟

گفت : حاضری ؟

گفتم: تا جوابمو ندی نمیذارم بزنی ...

وقتی اصرارمو دید . دستمو گرفت و گفت : دنبالم بیا

گفتم کجا؟؟؟

گفت: مگه نمیخای جواب سوالتو بدونی ؟پس هیچ نگوو و دنبالم بیا

...ازجام بلند شدم و باهمدیگه راه افتادیم و رفتیم رفتیم و بازهم رفتیم...

گفت: هنوزم اصرار داری بدونی یا همینجا کارو تموم کنم ؟؟

گفتم : اینهمه راه اومدم تا جواب سوالمو بگیرم ... بریم

یهو یه لبخند زد و با دست زد به پشتم و گفت: این پشتکارته که

منو کشته !

راستش از شما چه پنهون ،یه جورایی ازش خوشم اومده بود .

به این فکر میکردم که اونقدا هم بچه بدی نیس !

تو این فکرا بودم که یهو گفت : آهااای پسر .ریسیدیم !

گفتم : خب

گفت :خب که خب .

گفتم : زهر مااار ..پس جواب سوالم چی شد؟؟

یهو دیدم اشک تو چشماش حلقه زد و سرشو انداخت پایین !

گفتم :چیه ؟

گفت : این سوراخو که میبینی توش زنو بچم زندگی میکنه !

اونشبی که یه پیف پاف خالی کردی تو اتاقت یادت میاد ، لعنتی؟؟

گفتم : آرره .چطور ؟؟

گفت: زن من اونشب اومده بود تو اتاقت . ولی توئه نامرررد با اون زهرماری

که به خوردش دادی اونو افلیج کردی . الان من موندم و 70 ، 80 تا بچه قد و نیم قد و یه زن افلیج !!

اونم به این خاطرکه توئه لعنتی حاضر نبودی یه چیکه از اون خونتو به ما بدی !!

سکوت سنگینی بینمون برقرار شد !

بغضی تلخ داشت گلومو فشار میداد . راسشو بخواید دیگه طاقت نیووردمو زدم زیر گریه ........

از فردای اونشب ما باهم شدیم عین دوتا دوست خوب .

هرشب میاد پیشمو تا دلش میخاد میذارم خون بخوره .

راستش خودش حد و حدودشو میدونه و هیچوقت سواستفاده نمیکنه !

حال زنشم خدارو شکر روز به روز داره بهتر و بهتر میشه !

تا اینکه دیشب دیدم دوتایی با زنش که یه عصا زیر بغلش داشت

اومدن پیشم ..

جای همگی خالی ..

دوتاییشون نشستن رو دماغم و گفتن : بزنیم ؟؟

منم خندیدمو گفتم :

هرچقد دلتون میخاید بزنید .خوش باشید ...

یعنی تا آخر نشستی خوندی ؟


آدم انقدر بیکار


حتماً مهندس هم هستی!؟

 

ادامه مطلب ...

برین به این سایت


http://www.whathair.com/en/?n=ir


 اسم و فامیل خودتون رو بنویسید چیز های مختلفی که تو شخصیتتونه رو بهتون میگه مثل مدل مو یا هر چیز دیگه ای حتما برین باحال ترین چیز دنیاس برین ادامه مطلب مال خودمو گزاشتم




مدل موی من که اینجوری بود یا حضرت فیل حالا خدا رو شکر این مال لباس نلود مگه نه ناموس و شرف بابام کلا میرفت زیر یه ؟خیییییییییییییییلی بزرگ. اگه قراره این به من بیاد فک کنم صبحا که از خواب پا میشم نباید موهامو شونه کنم.

 

ادامه مطلب ...

اقا این سایتی که پایین نوشتم اصن خیلی باحاله چن تا دیگه از جوک هاشو گذاشتم ولی خودتون حتما باید برین ببینین


ﺴﺮ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﻣﺸﺐ ﮐﺠﺎ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﺮﺟﺎ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ ﻋﺸﻘﻢ !
ﭘﺴﺮ : ﺑﺮﯾﻢ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧــــَـــه ﺭﮊﯾﻤﻢ !
ﭘﺴﺮ : ﺧﺐ ﺑﺮﯾﻢ ﮐﺒﺎﺏ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﺍﻣﺸﺐ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺧﻮﺭﺩﻡ !
ﭘﺴﺮ : ﺑﺮﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﺗﺎﺯ ﺑﺎﺯ ﺷﺪﺩﺩﺩﻩ ؟ ﻧﻈﺮﺕ ﭼﯿﻪ ؟ ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﻭﺭه !
ﭘﺴﺮ : ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯾﻢ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﯽ ﻫﺎﺕ ﺩﺍﮒ ﺑﺰﻧﯿﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﯾﺸﺸﺸﺶ !!۱ ﻣﻦ ﺳﺎﻧﺪوﯾﭻ ﻭ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭ ﭼﯿﺰﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻡ !
ﭘﺴﺮ : ﭘﺲ ﺑﻼﺍﺍﺍﺍﺧﺮﻫﻬﻬﻬﻬﻪ چیکار ﮐﻨﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﺮﭼﯽ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ ﻋﺸﻘﻢ !!!
ﺗﻼﺵ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍست …



ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺏ ﻣﺜﻪ ﺟﺎ ﭘﺎﺭﮐﻪ ، ﻣﮕﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﺸﻪ ؟!!!

ﺣﺎﻻ ﻓﺮﺿﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪ ، ﮐﺪﻭﻣﺘﻮﻥ ﭘﺎﺭﮎ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻠﺪﯾﺪ ؟




من بابام وقتی یهو از خواب میپره دنبال کنترل تلویزیون میگرده ، کاری هم نداره چند نفر دارن اون فیلمو میبینن ؛ کانالو عوض میکنه دوباره میگیره میخوابه !



ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ :

“ﮐﻠﯽ ﭘﺴﺮ ﺑﺎ ﺗﮏ ﺗﮏ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻥ”
ﮐﺎﻣﻨﺖ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﭼﺮﺍ ﯾﻪ ﺧﻤﯿﺮ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺧﻮﺏ ﻧﻤﯿﺨﺮﯼ ﺁﺧﻪ ؟؟؟
طبق معمول بلاک شدم …



بابام سر ظهر اومده خونه داد میزنه میگه :

شماها که هم خوابید پس این کولر واسه کی روشنه ؟؟!!


به بعضیا باید گفت :
این قدر کلاس میذاری ، زنگ تفریحم داری ؟




یه عده هم هدفشون از عروسی اومدن اینه که قبل از اینکه ماشین عروس از سالن برسه دم خونه زودتر خودشونو برسونن اسفندو بگیرن دستشون و بغل گوسفند وایسن !




آدم باس دلش پاک باشه ، حموم و اینا همه بهونست …




یکی از سخت ترین خدافظی ها خدافظی با سنگ/قوطی نوشابه/چنقلی هستش که از سر کوچه تا دم در خونه شوتش کردی !.




هواکشِ توالت چیست ؟
اصلى ترین وظیفه ى هواکش توالت تولید صداست براى آرامش خاطر شخص مشغول در محل و همچنین سایر وابستگان در خارج …
کلا بو بهانه ست !




همین الان به یه آگهی ماشین زنگیدم ۱۵بار زنگ خورد ، طرف با عصبانیت برداشت گفت وقتی برنمیدارم یعنی فروختم

 

دیگه …
گفتم به سلامتی ایشالله خرج اعصابت میکنی دیگه ؟ 




بچه که بودم یه همسایه داشتیم یه دختر هم سن و ساله من داشتن اسمش “نهال” بود ، فکر کنم الان واسه خودش درختی شده …




بعضیام انگار اول “بو عرق” بودن بعد دست و پا در آوردن !

 


بچه که بودم فکر میکردم زمان قدیم همه جا سیاه سفید بوده !.




دختر ۱۲ساله اومده پست گذاشته از درد تنهایی بمیر اما زاپاس عشق کسی نشو …


خب سوالی که پیش میاد اینه که عروسک این بچه رو کی ورداشته ؟




دیدی رو پله برقی که هستی جهت مقابلی ها چه جوری نگات می کنن ؟؟؟ آدم نمی دونه کجارو نگاه کنه !

اثن یه وزییییییی میشه …




لذتی که در کشتن پشه هست در شکار ببر بنگال نیست !




بعضی آهنگها به درد این میخورن که بریزی توی فلشت و توی ماشین همش ردشون کنی تا برسی به آهنگ مورد علاقت !




دختره اومده میگه ببخشید شما که کامپیوتری هستی نرم افزار free space داری ؟ هرچی میخوام کپی کنم رو هاردم پیغام میده free space نیاز داری !!!
خدا سر شاهده قلبم گرفت !



بعضی ها شبا با عشقشون اس ام اس بازی میکنن تا خوابشون ببره ، بعضی ها هم مث من با چراغ قوه ی موبایلشون نور میندازن تو چشم پشه ها …



بعضیا هم هستن اینقد ماهن که میخوای هی نگاشون کنی …
چیه ؟ چرا همتون زل زدین به من؟!!!!